پرش به محتوا

تفسیر کلامی

از ویکی شیعه
علم تفسیر
تفسیرهای مهم
شیعیتفسیر ابو الجارودتفسیر قمیکتاب التفسیر (عیاشی)تفسیر التبیانتفسیر مجمع البیانتفسیر الصافیتفسیر المیزان
سنیتفسیر جامع البيان (طبری)المحرر الوجیز (ابن عطیه)تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)تفسیر جلالین (سیوطی)
گرایش‌های تفسیری
تفسیر تطبیقیتفسیر علمیتفسیر عصریتفسیر تاریخیتفسیر فلسفیتفسیر کلامیتفسیر عرفانیتفسیر ادبیتفسیر فقهی
روش‌های تفسیری
تفسیر قرآن به قرآنتفسیر رواییتفسیر اجتهادی
شیوه‌های نگارش تفسیر
تفسیر ترتیبیتفسیر موضوعی
اصطلاحات علم تفسیر
اسباب نزولناسخ و منسوخمحکم و متشابهاعجاز قرآنجری و انطباقمکی و مدنی

تفسیر کلامی، از گرایش‌های تفسیر اجتهادی قرآن است که می‌کوشد آموزه‌های کلامی را از آیات استخراج یا تثبیت نماید. این رویکرد می‌تواند به دو صورت کلامی-روایی (با توجه به احادیث اعتقادی) و کلامی-فلسفی (با تکیه بر استدلال عقلی) بروز یابد. در مقایسه با دیگر گرایش‌های تفسیری مانند فلسفی، ادبی-لغوی، عرفانی، علمی و اجتماعی، تفسیر کلامی متفاوت بوده بر هماهنگی با اصول دینی و عقلانی تمرکز دارد.

گفته شده ممکن است پیش‌فرض‌ها و مبانی کلامی مفسر بر تفسیر آیات تأثیر بگذارد و به جای کشف آموزه اعتقادی از قرآن، یک باور به متن آیات تحمیل شود. این نوع تفسیر با ظهور مباحث کلامی و فرقه‌ای در دوران عباسی رشد یافت و مفسران برجسته‌ای با این رویکرد آثاری را به نگارش درآوردند. مسائلی چون امامت، ایمان مرتکب کبیره، جبر و اختیار، و عدل الهی از بارزترین مباحثی است که در این آثار به آن پرداخته شده است. کتاب تفسیر کلامی قرآن اثر محمدحسین روحانی به بررسی اختصاصی این رویکرد پرداخته است.

جایگاه و ماهیت تفسیر کلامی

تفسیر کلامی را یکی از گرایش‌های تفسیر اجتهادی و عقلی قرآن کریم دانسته‌اند که مفسر با تکیه بر استدلال‌های عقلی و مباحث علم کلام، به تبیین و دفاع از باورهای اعتقادی خود می‌پردازد و سعی دارد آموزه‌های کلامی را از آیات قرآن استخراج یا تثبیت کند.[۱] گرایش کلامی در تفسیر قرآن می‌تواند به صورت کلامی ـ روایی باشد که بیشتر با توجه بر احادیث اعتقادی شکل می‌گیرد. حالت دیگر کلامی ـ فلسفی است که مفسر در فهم مسائل اعتقادی از قرآن، تکیه بیشتری بر استدلال‌های عقلی دارد.[۲]

بیشتر آیات قرآن به مسائل اعتقادی و کلامی اختصاص دارد. این آیات یا به نقد و معرفی ادیان پیشین و اثبات حقانیت اسلام می‌پردازند یا اصول دین مانند توحید، نبوت و معاد را بیان می‌کنند.[۳] در این گرایش تفسیری، مفسر با هر مناسبتی، به اثبات یا رد عقاید کلامی خود یا دیگران می‌پردازد و آیات مرتبط با مسائل اعتقادی را محور بحث قرار می‌دهد.[۴]

مزیت‌ها و آسیب‌ها

رویکرد کلامی به تفسیر را به دلیل با بهره‌گیری از عقل و اصول اعتقادی، موجب فهم ژرف‌تر مفاهیم قرآنی در راستای انسجام‌بخشی میان باورهای دینی و آیات قرآن دانسته‌اند. این گرایش در فهم از آیات قرآن امکان دفاع از باورهای دینی بر پایه منبع قرآن را فراهم می‌سازد. همچنین با پرداختن به مسائل بنیادین چون توحید، عدل و امامت، به تقویت هویت اعتقادی جامعه دینی می‌انجامد.[۵]

سید محمدحسین روحانى (درگذشت: ۱۳۷۸ش) تفسیرپژوه شیعه معتقد است: آن‌چه در تفسیر کلامی اهمیت دارد این است که تا چه اندازه معیارهای عقلی و نقلی و منابعی مانند قرآن، سنت و عقل در تفسیر و تأویل آیات برای اثبات اصول دین به‌درستی و با بی‌طرفی به‌کار رفته‌اند. باید دید در تفاسیر کلامی آیا قرآن راهنمای مفسران بوده یا آنان به دنبال تأیید باورهای خود از طریق قرآن بوده‌اند؟[۶] تفسیرپژوهان بر این باورند که برخی مفسران، آیات قرآن را مطابق باورهای اعتقادی خود تفسیر کرده‌اند، به‌ویژه در مکاتب کلامی مانند معتزله و اشاعره. آنان عقاید خاصی داشتند و تلاش کردند آیات را مطابق با این باورها توضیح دهند، حتی اگر معنای ظاهری آیات با دیدگاه‌هایشان سازگار نبود. این نوع تفسیر بسته به میزان فاصله‌ی عقیده از مفهوم آیه، ممکن است تا حدی با تغییرات جزئی قابل پذیرش باشد، یا آن‌قدر دور از مفهوم اصلی باشد که حتی با تغییرات عمده نیز توجیه‌پذیر نباشد.[۷] گفته شده برخی مفسران با رویکرد کلامی، تعصب عقیدتی خود را آشکار کرده و با تکفیر و تفسیق دیگران به اختلافات دامن زده‌اند. در مقابل برخی دیگر تلاش کرده‌اند بدون توهین و تکفیر، صرفاً به دفاع از باورهای خود بپردازند.[۸]

تفاوت تفسیر کلامی با گرایش‌های دیگر تفسیری

تفسیر کلامی به‌عنوان یکی از رویکردهای مهم در فهم قرآن، تفاوت‌های اساسی با سایر گرایش‌های تفسیری دارد. مقایسه این رویکرد با دیگر رویکردهای تفسیری به شرح زیر است:

تفسیر فلسفی

تفسیر فلسفی را گرایشی از تفسیر دانسته‌اند که مفسر با استفاده از مبانی فلسفی به تبیین مفاهیم قرآن می‌پردازد.[۹] گفته شده تفسیر فلسفی گاهی به تأویل‌های عمیق فلسفی می‌انجامد که ممکن است فاصله بیشتری با ظاهر دین داشته باشد.[۱۰] با این که بهره‌گیری از عقل را از ویژگی‌های تفسیر کلامی نیز شمرده‌اند، اما هدف اصلی در این گرایش،‌ حفظ هماهنگی برداشت از آیات با اصول دینی و آموزه‌های کلامی است.[۱۱] برای نمونه ابن‌سینا (درگذشت: ۴۲۸ق) فیلسوف مسلمان در آیه نور، «مِشکاة» را به عقل هیولانی (حالتی از عقل که بالقوه بوده و هیچ ادراکی ندارد) تفسیر می‌کند و «مصباح» را نماد عقلی می‌داند که به فعلیت رسیده است.[۱۲] در صورتی که شیخ طوسی در رویکردی کلامی «مشکاة» را به معنای قلب پیامبر(ص) و «مصباح» را نماد قرآن دانسته است.[۱۳]

تفسیر ادبی-لغوی

ویژگی گرایش ادبی در تفسیر را توجه بر ظاهر آیات و تحلیل واژه‌ها، ترکیب‌ها و ساختارهای زبانی دانسته‌اند.[۱۴] در حالی که تفسیر کلامی فراتر از ظاهر لغات می‌رود و به هماهنگی معانی با مبانی اعتقادی و عقلانی توجه می‌کند.[۱۵] برای نمونه زمخشری (درگذشت: ۵۳۸ق) مفسر ادبی قرآن در تفسیر آیه إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَة[قیامة۲۳] تقدم مفعول (الی ربّها) را دلیلی بر انحصار نگاه به پروردگار در قیامت می‌داند. او سپس با توجه به امکان نگاه به چیزهای دیگر در قیامت، «نظر» را به معنای انتظار و امید به رحمت الهی تفسیر می‌کند.[۱۶] در صورتی که طباطبایی در المیزان با توجه به وجود براهین عقلی قطعی بر ممکن نبودن دیدن خداوند، نظر به پرودگار را به معنای رویت قلبی می‌داند.[۱۷]

تفسیر عرفانی

مفسر عرفانی در پی کشف معانی باطنی و رمزآلود قرآن است و بیشتر به شهود و دریافت‌های معنوی تکیه دارد.[۱۸] در مقابل، تفسیر کلامی بر استدلال عقلانی و اصول منطقی و با تکیه بر معنای ظاهری در فهم آیات استوار است.[۱۹] برای نمونه، ابن‌عربی (درگذشت: ۶۳۸ق) در تفسیر عرفانی آیه فَأَيْنَمٰا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله[بقرة۱۱۵]، وحدت وجود را نتیجه می‌گیرد.[۲۰] در حالی که قاضی عبدالجبار، متکلم معتزلی در رویکردی کلامی این آیه را به معنای حضور خداوند در همه مکان‌ها دانسته‌ است.[۲۱]

تفسیر علمی

رویکرد تفسیر علمی، تلاشی برای بازتاب مفاهیم علم تجربی روز، در آیات قرآن معرفی کرده‌اند.[۲۲] تفسیر کلامی، برخلاف این رویکرد، توجه اصلی خود را به اثبات آموزه‌های دینی بر مبنای اصول عقلانی و وحیانی معطوف می‌دارد، نه به تطبیق با علوم تجربی.[۲۳] برای نمونه سید محمود طالقانی (درگذشت: ۱۳۵۸ش) با استفاده از یافته‌های علم ستاره‌شناسی، مفهوم شکافته شدن آسمان‌ در آیه اول سوره انشقاق را به شکافت در کهکشان راه شیری و شکل‌گیری منظومه شمسی تطبیق می‌دهد.[۲۴] در حالی که در تفاسیر کلامی این آیات به شکافته شدن آسمانِ زمین در قیامت تفسیر شده است.[۲۵]

تفسیر اجتماعی

در این رویکرد، قرآن به مثابه کتاب هدایت اجتماعی فهمیده می‌شود و سعی می‌شود از آیات قرآن در زمینه حل مشکلات اجتماعی و اصلاح جامعه بهره‌گرفته شود. در این گرایش تفسیری مسئله از جهت بعد کلامی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.[۲۶] برای نمونه محمدحسین طباطبایی در المیزان با گرایشی اجتماعی ذیل تفسیر آیه ۲۰۰ سوره آل‌عمران مباحثى را تحت عنوان «كلام فى المرابطة فى المجتمع الاسلامى» در حدود ۴۰ صفحه مطرح مى‌كند.[۲۷] در صورتی که مفسران با رویکرد کلامی «صابروا» و «رابطوا» را در این آیه به صبر بر دین خدا و مقابله با دشمنان خدا تفسیر کرده‌اند و چنین برداشت‌های اجتماعی ندارند.[۲۸]

سیر تحول تفسیر کلامی

در روزگار صحابه، به سبب آنکه اصول علمی، کلامی، فلسفی و عرفانی هنوز شکل نگرفته و تدوین نشده بودند، قرآن کریم بر پایه این مبانی تفسیر نمی‌شد.[۲۹] هرچند برخی از صحابه همچون امام علی(ع)[۳۰] فهمی عمیق‌تر از آیات و رویکرد عقلی و اجتهادی متفاوتی در تفسیر آیات داشتند.[۳۱]

سیر تدریجی تفسیر کلامی قرآن با پیدایش مباحث کلامی و فرقه‌ای آغاز شد و در دوران عباسی شدت بیشتری یافت. فرقه‌هایی مانند معتزله، امامیه و اشاعره به تدوین و گسترش اندیشه‌های کلامی پرداختند. هر مذهب تلاش می‌کرد باورهای خود را با استناد به قرآن اثبات کند، و تأویل آیات برای سازگاری با دیدگاه‌های اعتقادی متداول شد.[۳۲] این روند که از سده‌ی دوم هجری نشأت گرفت،[۳۳] در قرون چهارم و ششم به اوج شکوفایی رسید.[۳۴] در این دوران، مفسران برجسته‌ای چون شیخ طوسی، سید مرتضی و قاضی عبدالجبار معتزلی، با رویکردی کلامی و استدلالی به تفسیر قرآن پرداختند و آثار ایشان نشان‌دهنده‌ی پیوند عمیق میان تفسیر و مباحث کلامی در حوزه‌های شیعه و اهل سنت بود. در این دوره، عقل به‌عنوان ابزار فهم آیات در کنار نقل مورد توجه قرار گرفت و اصولی مانند توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد، به‌گونه‌ای برجسته در تفاسیر مطرح شدند.[۳۵]

در قرون هفتم تا دهم با توجه به حملات مغول، تفسیر چشمگیری در میان شیعیان نوشته نشد. با گذر به دوران صفویه، تفسیر کلامی شیعی، متأثر از نهادینه‌شدن تشیع در ساختار حکومت، گسترش یافت.[۳۶] علمای این دوره مانند فیض کاشانی (درگذشت: ۱۰۹۱ق)، ضمن وفاداری به میراث تفسیری گذشته، تلاش کردند آموزه‌های اعتقادی شیعه را در چارچوب قرآن و با استفاده از روایات معصومان(ع) تقویت و تبیین کنند.[۳۷]

در عصر قاجار و مشروطه، با افزایش تماس با جهان غرب و طرح اندیشه‌های نوین، مباحث تفسیری را تحت تاثیر خود قرار داد.[۳۸] بعدها محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان، به بازخوانی عقلانی‌تر و فلسفی‌تر قرآن روی آوردند. المیزان را به عنوان نقطه‌ عطف در تلفیق تفسیر کلامی، فلسفی و اجتماعی دانسته‌اند؛ اثری که در آن، آیات قرآن با یکدیگر تفسیر شده و مباحث کلامی و اعتقادی با روش عقلی و با بهره‌گیری از معارف اهل بیت(ع) تبیین شدند.[۳۹]

مسائل برجسته تفاسیر کلامی

تفاسیر کلامی نگاشته شده مسائلی را به صورت برجسته مورد بررسی قرار داده‌اند که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • عدل الهی: اشاعره خوبی و بدی کارها را بر اساس دستور خداوند می‌دانند. (حسن و قبح شرعی)[۵۲] عدلیه بر این باورند که حسن و قبح در کارها مربوط به واقعیت خود آن‌ کار است و خداوند بر اساس همان ویژگی واقعی امر و نهی می‌کند.[۵۳]

نمونه‌هایی از تفاسیر کلامی شیعه

کتاب متشابه القرآن و مختلفه ابن شهرآشوب

پژوهش‌گران روش‌شناسی تفسیر، در بین تفاسیر قرآن شیعه برخی از تفاسیر را نام برده‌اند که گرایش کلامی پررنگ‌تری در آن‌ها یافت می‌شود. از جمله این تفاسیر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تفسير التبيان اثر شيخ طوسى (درگذشت: ۴۶۰ق): این تفسیر را از تفاسیر جامع می‌دانند. با این حال رویکرد کلامی در آن پر رنگ است.[۵۴]
  • حدائق ذات بهجة نوشته عبد السلام قزوينى (درگذشت: ۴۸۸ق): مشهور به تفسير قزوینی، اثری گسترده با رویکرد کلامی و اعتقادی به زبان عربی است که شامل تمام آیات قرآن بوده و با بهره‌گیری از روایات معصومین تألیف شده است. بر اساس گزارشی در سال ۱۳۸۰ش این تفسیردست‌یاب نبوده است؛ اما تا دوران صفویه باقی بوده است.[۵۵]
  • تفسير مجمع البيان حاصل قلم ابوعلى طبرسى (درگذشت: ۵۴۸ق): رویکرد اعتقادی این تفسیر را قابل توجه ارزیابی کرده‌اند.[۵۶]
  • متشابه القرآن و مختلفه اثر ابن شهرآشوب مازندرانى (درگذشت: ۵۸۳ق): این تفسیر به زبان عربی با تمرکز بر آيات متشابه، مباحث کلامی امامیه را بر اساس موضوعاتی چون توحید، عدل و امامت بررسی کرده و از شعر و لغت نیز بهره برده است.[۵۷]
  • «بلابل القلاقل» و «دقائق التأويل و حقائق التنزيل» اثر ابو المكارم محمود حسنى: او از متکلمان قرن هفتم شیعه بود،در تفسیری فارسی با محور آیات «قل»، به اثبات عقاید اهل‌بیت (ع) پرداخت. وی در تفسیر دیگری به نام «دقائق التأویل» با رویکردی گسترده‌تر از تفسیر «بلابل»، به تفسیر آیاتی مانند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» و «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا» پرداخته است. او با بهره‌گیری از روایات و گفتار صحابه و تابعین، به تبیین مباحث کلامی شیعه و اثبات امامت حضرت علی(ع) پرداخته و به شبهات پاسخ داده است.[۵۸]
  • جلاء الاذهان و جلاء الاحزان معروف به تفسیر گازر نوشته ابو المحاسن جرجانى از متکلمان امامی قرن هشتم هجرى است. این اثر بازسازی و تلخیص تفسیر «روض الجنان» نوشته ابوالفتوح رازی است. ابوالمحسان در این اثر به دفاع از اعتقادات شیعه پرداخته است. گرچه اثر او برگرفته از تفسیر پیشین است، اما با ساختاری نو و تمرکز بر مباحث کلامی و روایی، جایگاه ویژه‌ای یافته است.[۵۹]
  • لوامع التنزيل و سواطع التأويل حاصل قلم ابو القاسم رضوى لاهورى (درگذشت: ۱۳۲۴ق): تفسیری مبسوط در سی جلد است که با رویکرد کلامی و استناد به روايات اهل بیت، به دفاع از عقاید شیعه می‌پردازد.[۶۰]
  • الميزان فى تفسير القرآن اثر محمدحسين طباطبايى (درگذشت: ۱۴۰۲ق): نویسنده، ضمن دفاع عقلانی از باورهای شیعه امامیه، به طرح و تحلیل مباحث فلسفی و مسائل اجتماعی نیز توجه داشته است.[۶۱]
  • الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنّة نوشته محمد صادقی تهرانی(درگذشت: ۱۴۰۲ق): صادقی در تفسیر خود با رویکردی تحلیلی و استدلالی به مباحث اعتقادی، کلامی، اخلاقی و فقهی پرداخته و از آیات قرآن، روایات معتبر معصومان بهره گرفته است.[۶۲]

تک‌نگاری

جلد کتاب تفسیر کلامی قرآن مجید

کتاب تفسیر کلامی قرآن عنوان کتابی است نوشته محمدحسین روحانی که به صورت اختصاصی به رویکرد کلامی در تفسیر قرآن پرداخته است.[۶۳] این کتاب در سه بخش به بررسی تفسیر و تأویل کلامی قرآن مجید می‌پردازد. بخش اول به تعریف تفسیر، روش‌های مختلف آن مانند بررسی قرائت و شان نزول، و ارتباط آن با دانش کلام اسلامی اختصاص دارد. بخش دوم به مفهوم تأویل، تفاوت آن با تفسیر، و دیدگاه قرآن درباره‌ی تأویل می‌پردازد. بخش سوم تفسیر قرآنی اصول اعتقادی چون ایمان به عالم غیب، توحید و معاد را بررسی کرده و به اشکالات مرتبط با تفسیر و تأویل پاسخ می‌دهد.[۶۴]

پانویس

  1. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۵؛ جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روش‌ها)، ۱۳۸۸ش، ص۶۹؛ کریمی‌نیا، «روش‌شناسى تفسير فقهى»، ص۹۰.
  2. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۵.
  3. علوی‌مهر، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، ۱۳۸۱ش، ص۲۳۱.
  4. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۲۸.
  5. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، ص۵-۱۳.
  6. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، ص۲۵-۲۶.
  7. برای نمونه نگاه کنید به: سبحانی تبریزی، المناهج التفسیریة، ۱۴۲۶ق، ص۹۰؛ معرفت، التفسیر و المفسرون في ثوبه القشیب، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶.
  8. ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ۱۴۱۴ق، ص۵۶.
  9. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۴۰-۴۴۱.
  10. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۴۰-۴۴۱.
  11. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۵.
  12. ابن‌سینا، الرسائل في الحکمة و الطبیعیات، دار العرب، ص۱۲۵.
  13. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربي، ج۷، ص۴۳۷.
  14. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۵۲.
  15. علوی‌مهر، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، ۱۳۸۱ش، ص۲۳۳-۲۳۴.
  16. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶۶۲.
  17. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۳ش،‌ ج۲۰، ص۱۱۲.
  18. علوی‌مهر، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، ۱۳۸۱ش، ص۲۱۹.
  19. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، ص۲۶-۲۷.
  20. ابن‌عربی، تفسير ابن عربى‏، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۵۰.
  21. قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، مکتبة دار التراث، ج۱، ص۱۰۵.
  22. جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روش‌ها)، ۱۳۸۸ش، ص۹۰.
  23. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۵-۲۴۶.
  24. طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۲۷۱-۲۷۴.
  25. برای نمونه نگاه کنید به: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۶۳۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۹۶-۹۷.
  26. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۹.
  27. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۳ش،‌ ج۴، ص۹۲-۱۳۳.
  28. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربي، ج۳، ص۹۵؛ طبرسی، مجمع‌ البیان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۹۱۸.
  29. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۹۷-۹۸؛ جلالیان، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ۱۳۷۸ش، ص۶۸.
  30. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۸۹-۹۰.
  31. ذهبی، التفسیر والمفسرون، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۳۴-۳۶.
  32. اسدی‌نسب، الـمناهج التفسیریة عند الشیعة و السنة، ۱۴۳۱ق، ص۳۱.
  33. معرفت، التفسیر و المفسرون في ثوبه القشیب، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۳۲.
  34. جلالیان، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۲-۱۰۳.
  35. حیدری و فضایی، سیر تکاملی تاریخ قرآن و تفسیر، مولفین، ص۳۲۲-۳۲۵.
  36. حیدری و فضایی، سیر تکاملی تاریخ قرآن و تفسیر، مولفین، ص۲۸۶.
  37. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، ص۱۷۲-۱۷۳.
  38. نفیسی، عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۴۸-۵۱.
  39. نفیسی، عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۸۵؛ اوسی، روش علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، ۱۳۸۱ش، ۳۶۹-۳۸۳؛ جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روش‌ها)، ۱۳۸۸ش، ص۷۷.
  40. برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۶۸-۲۷۶؛ عراقی، نظریة النص علی الإمامة فی القرآن الکریم، ۱۴۲۸ق، ص۵۹.
  41. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربي، ج۳، ص۵۵۹؛ صادقی تهرانی، الفرقان في تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴.
  42. برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۱۹۳؛ شیبة، التفسير الموجز و دروس من القرآن الکریم، ۱۴۳۵ق، ج۶، ص۲۹۰.
  43. قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۱۲ق، ص۴۹۱؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۱۱۳-۱۱۸.
  44. شهرستانی، الملل والنحل، دار المعرفه، ج۱، ص۱۳۹.
  45. برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، مکتبة دار التراث، ج۱، ص۴۳ و ص۹۸ و ص۱۶۰.
  46. برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، مکتبة دار التراث، ج۲، ص۵۲۸ و ص۵۸۵ و ص۶۷۶؛ جبایی، تفسیر أبي علي الجبائي، ۱۴۲۸ق، ص۱۳۶ و ص۴۶۴.
  47. برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۴۸ و ج۸، ص۳۱۳ و ج۲۲، ۱۶۱.
  48. برای نمونه نگاه کنید به:‌ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۹۳-۱۱۰ و ج۷، ص۳۱۸.
  49. برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۵۳۸.
  50. برای نمونه نگاه کنید به: جبایی، تفسیر أبي علي الجبائي، ۱۴۲۸ق، ص
  51. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربي، ج۱، ص۴۳۲.
  52. برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۶۱.
  53. برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۹۵؛ قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، مکتبة دار التراث، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰.
  54. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۳.
  55. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۸.
  56. رضایی اصفهانی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۳؛ علوی‌مهر، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۹.
  57. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۸.
  58. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۹.
  59. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۰-۲۵۱.
  60. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۱-۲۵۲.
  61. جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روش‌ها)، ۱۳۸۸ش، ص۷۷.
  62. مؤدب، روشهای تفسیر قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۲۵۲.
  63. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، شناسنامه کتاب.
  64. روحانی، تفسیر کلامی قرآن، ۱۳۷۰ش، ص۳.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الرسائل في الحکمة و الطبیعیات، قاهرة، دار العرب، بی‌تا.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین بن علی، تفسير ابن عربى‏، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • اسدی‌نسب، محمدعلی، المناهج التفسیریة عند الشیعة و السنة، تهران، المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامیة. المعاونیة الثقافیة، ۱۴۳۱ق.
  • اوسی، علی رمضان، روش علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، ترجمه حسین میرجلیلی، تهران، سازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل، ۱۳۸۱ش.
  • ایازی، محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات، ۱۴۱۴ق.
  • بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان‏، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
  • جبایی، محمد بن عبدالوهاب، تفسیر أبي علي الجبائي، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۸ق.
  • جلالیان، حبیب‌الله، تاریخ تفسیر قرآن کریم، تهران، اسوه، ۱۳۷۸ش.
  • جمعی از مؤلفان، تفسیر قرآن (تاریخچه، اصول، روش‌ها)، تهران، کتاب مرجع، ۱۳۸۸ش.
  • حیدری، محمد و یوسف فضایی، سیر تکاملی تاریخ قرآن و تفسیر، تهران، مولفین، بی‌تا.
  • ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ق.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی، درس‌نامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۲ش.
  • روحانی، محمدحسین، تفسیر کلامی قرآن، تهران، توس، ۱۳۷۰ش.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، بیروت، دارالکت العربی، ۱۴۰۷ق.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، المناهج التفسیریة، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، ۱۴۲۶ق.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۵ق.
  • شیبة، محمد بن شامي، التفسير الموجز و دروس من القرآن الکریم، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۳۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربي، بی‌تا.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان في تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
  • طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان،‌ ۱۳۷۳ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌ البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • عراقی، محسن، نظریة النص علی الإمامة فی القرآن الکریم، قم، المجمع العالمی لاهل البیت (علیهم السلام)، ۱۴۲۸ق.
  • علوی‌مهر، حسین، روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، قم، اسوه، ۱۳۸۱ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قاضی عبدالجبار، عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، به‌کوشش سمیر مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق.
  • قاضی عبدالجبار، عبدالجبار بن احمد، متشابه القرآن، قاهرة، مکتبة دار التراث، بی‌تا.
  • کریمی‌نیا، محمدمهدی، «روش‌شناسى تفسير فقهى»، مجله قرآن و علم، سال ۶، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۱ش.
  • مؤدب، رضا، روشهای تفسیر قرآن، قم، دانشگاه قم. انتشارات اشراق، ۱۳۸۰ش.
  • معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون في ثوبه القشیب، مشهد، الجامعة الرضوية للعلوم الإسلامية، ۱۴۱۸ق.
  • نفیسی، شادی، عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، قم، دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم. مرکز انتشارات، ۱۳۷۹ش.